سیاسی/ سیاست خارجی یک تحلیلگر مسائل بین المللی گفت: این سناریو که آمریکا بخواهد یک حمله نظامی گسترده و رسمی و علنی به تأسیسات هسته ای ایران داشته باشد دور از ذهن است. سفر اخیر مایک پمپئو به خاورمیانه و دیدارهای او عربستان باعث شده که تحلیلگران در خصوص اهداف این سفر نظرات مختلفی را […]

سیاسی/ سیاست خارجی 5fbd5a2b2b3cb_2020-11-24_22-38 یک تحلیلگر مسائل بین المللی گفت: این سناریو که آمریکا بخواهد یک حمله نظامی گسترده و رسمی و علنی به تأسیسات هسته ای ایران داشته باشد دور از ذهن است.

سفر اخیر مایک پمپئو به خاورمیانه و دیدارهای او عربستان باعث شده که تحلیلگران در خصوص اهداف این سفر نظرات مختلفی را ارائه بدهند و برخی از آنها این فرضیه را تقویت می کنند که ممکن است این سفر در راستای هماهنگی برای یک ماجراجویی علیه ایران در ۶۰ روز باقیمانده از دولت ترامپ باشد.

اما رحمان قهرمان پور، تحلیلگر مسائل بین المللی، این سفر را در راستای نامزد شدن احتمالی ترامپ و یا حتی شخص پمپئو برای انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا تحلیل می کنند و تأکید دارد که ترامپ اگر بخواهد در ۶۰ روز آینده به تأسیسات هسته ای ایران حمله کند باید موافقت سنا، کنگره و رئیس جمهور منتخب را بگیرد که این کار سختی است.

مشروح گفت و گو با رحمان قهرمان پور را در ادامه می خوانید:

آقای قهرمان پور! تحلیل شما از سفر اخیر پمپئو به منطقه در شرایطی که کمتر از ۶۰ روز تا پایان دولت ترامپ باقی مانده چیست؟ آیا باید منتظر تحول جدیدی در خاورمیانه باشیم؟

به هر حال با این وضعیتی که در داخل آمریکا پیش آمده و ترامپ اصرار دارد بر اینکه تقلب شده و از طرف دیگر هم شکایت های حقوقی او به نتیجه نرسیده، به نظر می رسد که سناریو بازگشت ترامپ در ۲۰۲۴ دارد جدی تر می شود. البته فعلا سخت است که حزب جمهوری خواه به این گزینه رضایت بدهد. در واقع با رفتاری که ترامپ در قبال انتخابات نشان داد بعید است که این حزب بخواهد دوباره ترامپ را برای سال ۲۰۲۴ نامزد کند. اما ترامپ تلاش خودش را دارد به نظر می رسد که این سفر پمپئو نیز در این راستا قابل تحلیل باشد.

به این معنی که آنها تلاش می کنند در ۶۰ روز باقیمانده بعضی از کارهای ناتمام از جمله عادی سازی روابط اعراب را اسرائیل را جلو ببرند و شاید می خواهند فشار بیاورند تا کشورهایی که منتظر نتیجه انتخابات بودند مثل کویت، عمان و تا حدی عربستان هم در این فاصله عادی سازی روابط را انجام بدهند و پرونده این موضوع تقویت شود؛ تا اگر ترامپ بخواهد دوباره برگردد برای او یک امتیاز باشد.

ضمن اینکه برای اسرائیل و مخصوصا نتانیاهو که در داخل با مخالفت های جدی مواجه است، این فرصت ۶۰ روزه بسیار حساس است. به این معنا که نتانیاهو امیدوار است در این فرصت بتواند موقعیت داخلی خودش را در مقابل بنی گانتس تقویت کند و در انتخابات احتمالی برنده شود. از طرف دیگر هم به نظر می رسد خود شخص پمپئو نیم نگاهی به ماندن در قدرت دارد و بعضی ها مطرح می کنند که ممکن است به مجلس سنا برود و یا در سال ۲۰۲۴ به عنوان نامزد جمهوری خواهان مطرح شود. لذا مجموعه ای از منافع وجود دارد که به این سفر معنا می دهد.

امکان اینکه بخواهند جنگی را راه بیندازند خیلی کم است

این سفر تا چه حد می تواند در راستای تقویت ائتلاف سه جانبه آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی ها علیه ایران صورت گرفته باشد؟

امکان اینکه بخواهند جنگی را راه بیندازند خیلی کم است. به این دلیل که الآن عملا در آمریکا دو رئیس جمهور داریم؛ یعنی یک رئیس جمهور منتخب که جو بایدن است و رئیس جمهوری که دارد می رود که ترامپ است. معمولا در این دوره گذار رئیس جمهوری که مستقر هست و بازنده شده مشروعیت لازم را برای شروع جنگ ندارد. بنابر این در چنین شرایطی آغاز یک جنگ برای دولت ترامپ کار بسیار دشواری است.

اما از سوی دیگر بحث بر سر این است که شاید محور عربی و اسرائیلی هم ساکت ننشینند. یک سناریو این هست که مثل جریانی که در سال ۲۰۰۶ اتفاق افتاد و اسرائیل زیرساخت های حزب الله را زد، ممکن است به جای جنگ ضربه زدن به زیرساخت های ایران را در دستور کار قرار بدهند که هم هزینه آن نسبت به جنگ کمتر است و هم اینکه در این فاصله ۶۰ روزه امکان عملیاتی کردن آن در قیاس با جنگ بیشتر است.

اسرائیل و عربستان این فرصت ۶۰ روزه را یک فرصت مهم می دانند

آیا می توانیم این ضربه زدن احتمالی به زیرساخت های ایران را در چهارچوب سخت کردن کار بایدن برای بازگشت به برجام و رابطه با ایران ببینیم؟

سخت کردن کار بایدن زمانی می شود که جریان ضد بایدن لیدری داشته باشد و فعلا ترامپ بخواهد این لیدری را بر عهده بگیرد. اگر برنامه ترامپ بازگشت به انتخابات در سال ۲۰۲۴ باشد، احتمال می دهند که خود ترامپ یک شبکه تلویزیونی مثل فاکس نیوز تأسیس کرده و آدم هایش را دور خودش جمع کند و دولت سایه تشکیل بدهد. تا الآن در آمریکا چنین سنتی وجود نداشته است. یعنی اینکه ترامپ شخصا یک تیم درست کند و در مقابل بایدن بایستد، سابقه نداشته و رقابت حزبی بوده و سناتورها و مجلس نمایندگان این کار را می کردند.

ولی با توجه به اینکه ترامپ ویژگی های منحصر به فرد خودش را دارد بعید نیست که بخواهد برای بازگشت به انتخابات سال ۲۰۲۴ همین سناریو کارشکنی در مقابل بایدن را پیش ببرد. اما جدای از این سناریو، اسرائیل و عربستان این فرصت ۶۰ روزه را یک فرصت مهم می دانند برای اینکه به بخشی از خواسته های خودشان برسند.

یعنی برنامه های ضد ایرانی؟

طبیعی است. به هر حال بن سلمان سرمایه گذاری بسیار سنگینی انجام داده و قرارداد دفاعی ۵۰۰ میلیارد دلاری و خیلی چیزهای دیگر داشته است. به محض اینکه دولت در آمریکا عوض شود فشار روی عربستان بیشتر خواهد شد. ضمن اینکه تیم بایدن از ابتدا اعلام کرده که در مقابل جنایاتی مثل قتل خاشقچی ساکت نخواهد نشست. یعنی رویکرد انتقادی اینها نسبت به دولت عربستان از همین الآن مشخص است.

برخی افراد معتقدند که سیاست دولت بایدن در خاورمیانه تقریبا ادامه دهنده سیاست های دولت ترامپ است. نظر شما در این خصوص چیست؟

یک تحول مهم فراحزبی در آمریکا اتفاق افتاده است. آن تحول این است که آمریکا چاره ای ندارد جز اینکه به سمت مهار چین و جلوگیری از تبدیل شدن چین به قدرت اول اقتصادی جهان حرکت کند. در این مورد حزب دموکرات و جمهوری خواه اجماع نظر دارند. بنابر این بایدن هم مثل دولت اوباما و حتی ترامپ ناگزیر است که بخش عمده انرژی خودش را به مهار چین معطوف کند و برای مهار چین لاجرم باید از حضور خودش در منطقه خاورمیانه بکاهد. از این نظر سیاست بایدن ناگزیر تا حدی شبیه سیاست ترامپ خواهد بود.

اما در مورد سایر مسائل خاورمیانه مثل اعراب و اسرائیل، برجام، رابطه با عربستان و غیره دولت بایدن ادامه دهنده سیاست سنتی جناح مرکزگرای حزب دموکرات خواهد بود. وقتی از جناح مرکزگرا حرف می زنیم، افرادی مثل بایدن و اوباما است؛ در مقابل جناح چپ که برنی سندرز و الیزابت وارن و امثال اینها است.

بایدن غیر از مسأله چین که در آن لاجرم با ترامپ و جمهوری خواهان هم نوا است، در سایر موارد به نظر می رسد که تفاوت های روشنی با رویکرد دولت ترامپ خواهد داشت. از جمله در قبال عربستان، ترکیه، شهرک سازی اسرائیلی ها و احتمالا در قابل سوریه و ایران تفاوت ها جدی تر خواهد بود.

شرایط ترامپ نسبت به شش ماه قبل خیلی دشوارتر است

بعضی از تحلیلگران نظرشان این است که چون هدف بایدن کنترل تأسیسات هسته ای ایران است، اگر ترامپ در ۶۰ روز باقیمانده ماجراجویی در این زمینه داشته باشد انگیزه بایدن هم برای توافق با ایران کاهش پیدا می کند. نظر شما در این خصوص چیست؟

این یک سناریوی کمتر محتمل است. قبل از انتخابات می گفتند که ممکن است ترامپ در سورپرایز اکتبر به ایران حمله کند. این اقدامات تئوری هایی دارد و می گویند وقتی دولتی در داخل با مشکل مواجه می شود برای منحرف کردن افکار عمومی به سراغ یک ماجراجویی در سیاست خارجی می رود. اما این فرضیه همیشه درست نیست.

قبل از انتخابات هم من بارها گفته ام. اگر در انتخابات بخواهید جنگی را شروع کنید و از طریق آن برنده انتخابات شوید، لازمه اش این است که آن جنگ را تمام کنید. در شرایطی که با بحران کرونا مواجه هستید اگر یک جنگ هم به آن اضافه کنید، ناامیدی و ترس مردم بیشتر و در نتیجه وضع آن نامزد انتخابات بدتر می شود. الآن هم همین است. ترامپ برای چه لازم دارد که جنگی علیه ایران راه بیاندازد؟!

ممکن است به صورت غیر رسمی و با موافقت آمریکا به زیرساخت های هسته ای ما حمله ای بشود. ولی اینکه بگوییم ترامپ در ۶۰ روز آینده برای اینکه کار بایدن را سخت کند به صورت علنی و آشکار و صریح و رسمی بگوید ما به تأسیسات هسته ای ایران حمله می کنیم، چنین چیزی دور از ذهن است. برای اینکه شاید از ۱۵ سال پیش این سناریوها و ابعاد داستان بحث می شود و هزینه های آن و واکنش ایران بررسی شده و نتیجه گیری آمریکایی ها این بوده که این کار به صلاح آمریکا و منافع آمریکا در منطقه نیست.

لذا این سناریو که آمریکا بخواهد یک حمله نظامی گسترده و رسمی و علنی به تأسیسات هسته ای ایران داشته باشد دور از ذهن است. اما این به معنای نفی برخی اقدامات پنهانی و خرابکاری پنهانی نیست. اینکه ترامپ بخواهد به صورت علنی وارد این درگیری شود مستلزم همکاری سنا، کنگره و رئیس جمهور منتخب است. شرایطش نسبت به شش ماه قبل خیلی دشوارتر است.

.
.
منبع : خبرفوری