علیرضا سمیع‌آذر، مدیر حراج تهران و کارشناس هنری یکی از مشهورترین نقاشی‌های ون‌سان ونگوگ را تحلیل کرده و از حال و هوای نقاش به هنگام خلق شاهکارهای هنری اش سخن گفته است.

سمیع‌آذر با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود در تحلیلی اثر مشهور ونسان ون‌گوگ به نام «هواخوری در زندان»، نوشته است:

«پس از بیماری طولانی و حمله عصبی سال ۱۸۸۸ شرایط روحی ''ونسان ونگوگ'' رو به وخامت نهاد و او ناگزیر به یک آسایشگاه روانی در جنوب فرانسه مراجعه و قریب یک سال تحت مراقبت روان درمانی قرار گرفت. وی بیشتر این زمان را در دو سلول بسر برد که یکی آنها کارگاه نقاشی‌اش بود. به‌رغم نامساعد بودن وضعیت آسایشگاه، تعدادی از مهم‌ترین آثار سراسر عمر هنری او در این زمان خلق شد که غالبا مبتنی بر فرم‌های چرخشی بوده و از تشدید تلاطم روحی نقاش حکایت دارند؛ از جمله ''شب پرستاره''، ''درختان زیتون'' و ''حلقه زندانیان''.

''حلقه زندانیان'' با ابعاد ۸۰ در ۶۴ سانتی‌متر در شرایط دوری ونگوگ از صحنه‌های طبیعت و زندگی، از روی نسخه چاپ..


2.gif

5f12fdfff2599_5f12fdfff259b

علیرضا سمیع‌آذر، مدیر حراج تهران و کارشناس هنری یکی از مشهورترین نقاشی‌های ون‌سان ونگوگ را تحلیل کرده و از حال و هوای نقاش به هنگام خلق شاهکارهای هنری اش سخن گفته است.

سمیع‌آذر با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود در تحلیلی اثر مشهور ونسان ون‌گوگ به نام «هواخوری در زندان»، نوشته است:

«پس از بیماری طولانی و حمله عصبی سال ۱۸۸۸ شرایط روحی ''ونسان ونگوگ'' رو به وخامت نهاد و او ناگزیر به یک آسایشگاه روانی در جنوب فرانسه مراجعه و قریب یک سال تحت مراقبت روان درمانی قرار گرفت. وی بیشتر این زمان را در دو سلول بسر برد که یکی آنها کارگاه نقاشی‌اش بود. به‌رغم نامساعد بودن وضعیت آسایشگاه، تعدادی از مهم‌ترین آثار سراسر عمر هنری او در این زمان خلق شد که غالبا مبتنی بر فرم‌های چرخشی بوده و از تشدید تلاطم روحی نقاش حکایت دارند؛ از جمله ''شب پرستاره''، ''درختان زیتون'' و ''حلقه زندانیان''.

''حلقه زندانیان'' با ابعاد ۸۰ در ۶۴ سانتی‌متر در شرایط دوری ونگوگ از صحنه‌های طبیعت و زندگی، از روی نسخه چاپی اثر سیاه و سفید نقاش فرانسوی گوستاو دورِ کار شده است. این نقاشی محزون، گروهی از زندانیان را در تنگنای حیاط زندان نشان می‌دهد که در یأس و ملالت پیرامون دایره‌ای قدم می‌زنند. دیوارهای آجری احاطه کننده آنها از تاریکی پایین به سمت روشنایی بالا می‌روند، لیکن در کادر بسته نقاش گویی همچون حصار مرگ تا به آسمان ادامه دارند. حیاط زندان از سه طرف بسته به شکل خوفناکی خفقان‌آمیز است و حرکت دایره‌وار زندانیان به‌سان دور باطل و بی‌پایان به‌نظر می‌رسد.

تنها نشانه کوچک امید دو پروانه سفید هستند که دور از توجه زندانیان در بالای سر آنها از فراز دیوار خارج می‌شوند. آنها در نگاه اول نامحسوس هستند، لیکن در دقت‌نظر بعدی مشاهده می‌شوند و بر زبان نمادین و سرشت استعاری اثر تاکید می‌ورزند.

سه مرد با لباس رسمی در هیبت مامورین زندان ظاهراً قرار است نظاره‌گر حرکت دایره‌وار زندانیان باشند. در بالای سر زندانیان، پنجره‌هایی کوچک در پهنه دیوار از سلول‌های تنگ و تاریکی حکایت دارند که پس از این دقایق هواخوری در انتظار آنان هستند.

نقاشی در سیطره فام‌های حزن‌انگیز آبی و سبز است و از طیف‌های گرم زرد و قرمز رایج در منظره‌های مشهور ونگوگ در آن خبری نیست.

در مرکز نقاشی زندانی بدون کلاهی با موهای زرد متفاوت با سایرین توجه مخاطب را به‌خود جلب می‌کند. این مرد بلوند خسته که گویا قصد خروج از حلقه زندانیان را دارد، احتمالا خود ونگوگ است که تلاش می‌کند بر ترس و تنگناهراسی خود در روزهای سخت آسایشگاه روانی فائق آید. او می‌خواهد از جنون و روان پریشی رهایی یابد و پس از تشویش‌هایی که باعث بریدن گوشش شده بود، از دایره افکار مخرب خارج شود.

اما واقعیت زندگی او مسیر دیگری را پیمود. پنج ماه بعد از خلق این اثر، ونگوگ با شلیک به سینه خودکشی کرد و به رنج روحی خویش پایان داد. حلقه زندانیان یکی از تابلوهایی بود که پیش از تشیع جنازه در کنار تابوت وی قرار داشت و حالا در موزه دولتی پوشکین در مسکو نگهداری می‌شود.

ونسان ونگوگ اساساً علاقه‌مند به ادبیات و الهیات مسیحی بود و تنها ده سال پایانی زندگی‌اش را به نقاشی گذراند. اما در همین مدت توانست با اغراق در رنگ‌پردازی، ضربه‌قلم‌های برجسته و القای حس بلاواسطه‌گی و فوریت در فرآیند نقاشی، احساسات عمیق انسانی را در آثارش متبلور سازد. وی پیشگام اکسپرسیونیسم در هنر بود و تجربه بشری را با رویکردی معنوی و زاهدانه در آثارش به تصویر درآورد.»

وَنسان وَن‌گوگ (Vincent van Gogh)، نقاش بااستعدادی بود که برخلاف سبک‌های هنری رایج و پرطرفدار در آن دوره، به استعداد ذاتی و فطری خود بسنده کرد و توانست آثار بسیار مهمی را در تاریخ هنر جهان خلق کند.

او فقط در دو ماه پایانی عمرش، ۹۰ نقاشی از خود باقی گذاشت که مهمترین آنها در سه سال آخر حیاتش خلق شدند. گرچه او در زمان حیاتش در گمنامی کامل به‌ سر می‌برد، اما سال‌هاست که به‌ عنوان یکی از تأثیرگذارترین نقاشان پساامپرسیونیسم شناخته و امروز آثارش در معتبرترین موزه‌های جهان و با نهایت دقت نگهداری می‌شود.

خالق آثار معروف و ماندگار «شب‌های پرستاره» و «گل‌های آفتابگردان» که ۳۰ مارس ۱۸۵۳ (مصادف با ۱۰ فرودین ماه) در شهر کوچکی در کشور هلند به دنیا آمد، در تاریخ ۲۹ جولای ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی از در میان کشتزارها بر اثر شلیک گلوله‌ای که عموما گفته می‌شود خودش آن را شلیک کرده، زخمی شد و روز بعد هم درگذشت.

علیرضا سمیع‌آذر، مدیر حراج تهران و کارشناس هنری یکی از مشهورترین نقاشی‌های ون‌سان ونگوگ را تحلیل کرده و از حال و هوای نقاش به هنگام خلق شاهکارهای هنری اش سخن گفته است.

پایگاه خبری خبر فوری (khabarfoori.com)

5f12fdfff2599_5f12fdfff259b

فرهنگی/
تجسمی

۲۸ تیر ۱۳۹۹ –
۱۸:۲۰

سمیع‌آذر با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود در تحلیلی اثر مشهور ونسان ون‌گوگ به نام «هواخوری در زندان»، نوشته است:

«پس از بیماری طولانی و حمله عصبی سال ۱۸۸۸ شرایط روحی ''ونسان ونگوگ'' رو به وخامت نهاد و او ناگزیر به یک آسایشگاه روانی در جنوب فرانسه مراجعه و قریب یک سال تحت مراقبت روان درمانی قرار گرفت. وی بیشتر این زمان را در دو سلول بسر برد که یکی آنها کارگاه نقاشی‌اش بود. به‌رغم نامساعد بودن وضعیت آسایشگاه، تعدادی از مهم‌ترین آثار سراسر عمر هنری او در این زمان خلق شد که غالبا مبتنی بر فرم‌های چرخشی بوده و از تشدید تلاطم روحی نقاش حکایت دارند؛ از جمله ''شب پرستاره''، ''درختان زیتون'' و ''حلقه زندانیان''.

''حلقه زندانیان'' با ابعاد ۸۰ در ۶۴ سانتی‌متر در شرایط دوری ونگوگ از صحنه‌های طبیعت و زندگی، از روی نسخه چاپی اثر سیاه و سفید نقاش فرانسوی گوستاو دورِ کار شده است. این نقاشی محزون، گروهی از زندانیان را در تنگنای حیاط زندان نشان می‌دهد که در یأس و ملالت پیرامون دایره‌ای قدم می‌زنند. دیوارهای آجری احاطه کننده آنها از تاریکی پایین به سمت روشنایی بالا می‌روند، لیکن در کادر بسته نقاش گویی همچون حصار مرگ تا به آسمان ادامه دارند. حیاط زندان از سه طرف بسته به شکل خوفناکی خفقان‌آمیز است و حرکت دایره‌وار زندانیان به‌سان دور باطل و بی‌پایان به‌نظر می‌رسد.

تنها نشانه کوچک امید دو پروانه سفید هستند که دور از توجه زندانیان در بالای سر آنها از فراز دیوار خارج می‌شوند. آنها در نگاه اول نامحسوس هستند، لیکن در دقت‌نظر بعدی مشاهده می‌شوند و بر زبان نمادین و سرشت استعاری اثر تاکید می‌ورزند.

سه مرد با لباس رسمی در هیبت مامورین زندان ظاهراً قرار است نظاره‌گر حرکت دایره‌وار زندانیان باشند. در بالای سر زندانیان، پنجره‌هایی کوچک در پهنه دیوار از سلول‌های تنگ و تاریکی حکایت دارند که پس از این دقایق هواخوری در انتظار آنان هستند.

نقاشی در سیطره فام‌های حزن‌انگیز آبی و سبز است و از طیف‌های گرم زرد و قرمز رایج در منظره‌های مشهور ونگوگ در آن خبری نیست.

در مرکز نقاشی زندانی بدون کلاهی با موهای زرد متفاوت با سایرین توجه مخاطب را به‌خود جلب می‌کند. این مرد بلوند خسته که گویا قصد خروج از حلقه زندانیان را دارد، احتمالا خود ونگوگ است که تلاش می‌کند بر ترس و تنگناهراسی خود در روزهای سخت آسایشگاه روانی فائق آید. او می‌خواهد از جنون و روان پریشی رهایی یابد و پس از تشویش‌هایی که باعث بریدن گوشش شده بود، از دایره افکار مخرب خارج شود.

اما واقعیت زندگی او مسیر دیگری را پیمود. پنج ماه بعد از خلق این اثر، ونگوگ با شلیک به سینه خودکشی کرد و به رنج روحی خویش پایان داد. حلقه زندانیان یکی از تابلوهایی بود که پیش از تشیع جنازه در کنار تابوت وی قرار داشت و حالا در موزه دولتی پوشکین در مسکو نگهداری می‌شود.

ونسان ونگوگ اساساً علاقه‌مند به ادبیات و الهیات مسیحی بود و تنها ده سال پایانی زندگی‌اش را به نقاشی گذراند. اما در همین مدت توانست با اغراق در رنگ‌پردازی، ضربه‌قلم‌های برجسته و القای حس بلاواسطه‌گی و فوریت در فرآیند نقاشی، احساسات عمیق انسانی را در آثارش متبلور سازد. وی پیشگام اکسپرسیونیسم در هنر بود و تجربه بشری را با رویکردی معنوی و زاهدانه در آثارش به تصویر درآورد.»

وَنسان وَن‌گوگ (Vincent van Gogh)، نقاش بااستعدادی بود که برخلاف سبک‌های هنری رایج و پرطرفدار در آن دوره، به استعداد ذاتی و فطری خود بسنده کرد و توانست آثار بسیار مهمی را در تاریخ هنر جهان خلق کند.

او فقط در دو ماه پایانی عمرش، ۹۰ نقاشی از خود باقی گذاشت که مهمترین آنها در سه سال آخر حیاتش خلق شدند. گرچه او در زمان حیاتش در گمنامی کامل به‌ سر می‌برد، اما سال‌هاست که به‌ عنوان یکی از تأثیرگذارترین نقاشان پساامپرسیونیسم شناخته و امروز آثارش در معتبرترین موزه‌های جهان و با نهایت دقت نگهداری می‌شود.

خالق آثار معروف و ماندگار «شب‌های پرستاره» و «گل‌های آفتابگردان» که ۳۰ مارس ۱۸۵۳ (مصادف با ۱۰ فرودین ماه) در شهر کوچکی در کشور هلند به دنیا آمد، در تاریخ ۲۹ جولای ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی از در میان کشتزارها بر اثر شلیک گلوله‌ای که عموما گفته می‌شود خودش آن را شلیک کرده، زخمی شد و روز بعد هم درگذشت.

منبع: ایسنا

۷۲

خبر فوری در شبکه های اجتماعی


khabarfoori in social networks


coronavirus

پیشنهاد ما

۱۰۰سال پس از قراردادهای جنجالی با بریتانیا، ایران نظر به چین دارد / بحث‌برانگیزترین قراردادهای دوران قاجار و پهلوی را بشناسید


ترسناک‌ترین کشف جدید دانشمندان در مورد کرونا / واکسن کرونا را شاید باید به طور مداوم تزریق کنیم!


آتش بازی در ایران؛ از سوختن جنگلها تا انفجار در مراکز صنعتی / رسانه های اسرائیلی در سکوت منابع رسمی، مدعی خرابکاری صهیونیستها در ایران می شوند


همه قراردادهای پرحاشیه تاریخ ایران / از صلح ۵۰ساله با رومی‌های باستان بر سر ارمنستان تا عهدشکنی بریتانیا در بلوای هرات / سناریوی تکراری تهدید به جنگ، برای عقد قراردادهای یکطرفه با ایران


رویارویی چندمنظوره ایران با جبهه غربی / چطور می‌شود در جنگ رسانه‌ای پیروز شد؟


۱۲ نکته درباره کرونا / همه باورهای غلطی که درباره ویروس مرگبار وجود دارد


ماجرای زنباره ترین شاه انگلیس/ شاهی که زن خود را به جرم زنای با محارم کشت!


به روایت شما

یک تصویر و دو سوال!

۱۳۹۹/۴/۲۸

دستفروشان مترو بدون ماسک عامل شیوع کرونا !

۱۳۹۹/۴/۲۶

یک ساعت برنده یک ساعت بازنده !

۱۳۹۹/۴/۲۶

انتقاد از افزایش قیمت اینترنت اپراتورها

۱۳۹۹/۴/۲۶

باز بودن کلاس‌های فرهنگی مساجد در ایام کرونا

۱۳۹۹/۴/۲۶

بار غیرمجاز موتورسیکلت و عبورخلاف جهت خودروها + عکس

۱۳۹۹/۴/۲۶

ادامه