با وجود افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی جهان، هنوز فاصله زیادی تا کنار گذاشتن کامل سوختهای فسیلی مانده است. پیشبینیها حاکی از افزایش تقاضای انرژی در کشورهای توسعه یاقته و در حال توسعه است، با این تفاوت که سهم منابع انرژی با آلایندگی بالا در سبد انرژی کشورهای در حال توسعه افزایش یافته […]
با وجود افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی جهان، هنوز فاصله زیادی تا کنار گذاشتن کامل سوختهای فسیلی مانده است. پیشبینیها حاکی از افزایش تقاضای انرژی در کشورهای توسعه یاقته و در حال توسعه است، با این تفاوت که سهم منابع انرژی با آلایندگی بالا در سبد انرژی کشورهای در حال توسعه افزایش یافته و در کشورهای توسعه یافته، کاهش خواهد یافت.
اما با در نظر داشتن عدم صرفه اقتصادی کامل فناوریهای فعلی تولید انرژیهای تجدیدپذیر برای کشورها، سوختهای فسیلی از گزینههای مطرح سیاستگذاران کشورها باقی ماندهاند. آلایندههای حاصل از مصرف سوختهای فسیلی علاوه بر تأثیر سوء بر سلامت انسانها و تخریب محیط زیست، موجب افزایش دمای کره زمین میشوند به نحوی که ادامه زندگی بشر و سایر گونههای زنده، در معرض خطر جدی قرار میگیرند.
آژانس بینالمللی انرژی برای پیشبینی وضعیت آب و هوایی جهان در افق ۲۰۵۰ با استفاده از مدلسازی مختلف، از سه سناریو برای تعریف آیندههای ممکن بهره گرفته است.
در سناریو اول، یعنی انتشار خالص صفر (Net Zero Emission)، بیشترین کاهش در میزان تولید آلایندهها صورت میگیرد و در نتیجه کمترین افزایش دمای کره زمین (۶/۱ درجه سانتیگراد) اتفاق خواهد افتاد. اگرچه بررسی تعهدات دولتها برای کاهش آلایندهها در برنامه مشارکت ملی (NDC)، نشان میدهد که دستیابی به هدف برنامه انتشار صفر خالص آلایندهها حداقل تا سال ۲۰۵۰ به تعویق خواهد افتاد. بهترین و تنها راه ممکن برای این امر آن است که بخش تولید برق عاری از تولید آلایندهها شود. پیشبینی آن است که با استفاده از فناوریهای پاک و مقرون به صرفه مانند باد، انرژی خورشیدی، برق آبی و هستهای و لغو سرمایه گذاریهای بخش زغالسنگ میتوان بخش عمده کاهش انتشار را بهدست آورد. افزایش بهرهوری انرژی در سمت مصرف کننده نهایی و تلاش برای کاهش تقاضا میتوانند به کاهش انتشار کمک کنند. در این راستا، تعیین و اجرای استانداردهای مصرف سوخت، افزایش کارآیی لوازم خانگی و تجهیزات صنعتی ضروری است. دیجیتالی کردن علاوه بر بهبود کارآیی و بهره وری در کاهش انتشار نقش مهمی دارد. بدیهی است این امر مستلزم افزایش سرمایه گذاری در حوزه انرژیهای پاک به ویژه در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه است.
در سناریوی دوم فرض بر این است که سیاستهای تعهد شده کشورها برای دستیابی به تولید آلاینده خالص صفر، رعایت نشده و در این حالت میزان آلایندهها افزایش و در نتیجه دمای پیشبینی شده بالاتر خواهد بود. بیشترین مشکل در این سناریو نبود سیاستهای کافی برای عملیاتی کردن فناوریهای انرژی پاک در کشورهاست. برای رسیدن به این اهداف، فشارهای سیاستی بیشتری مورد نیاز است. چنین فشارهایی میتواند به شکل اقداماتی برای تسریع در استقرار انرژیهای تجدیدپذیر باشد. علاوه بر آن میتوان با پایان دادن به فروش جدید خودروهای موتور احتراقی و تسریع بهینهسازی ساختمانها و ساخت ساختمانهای جدید با استاندارد کربن صفر در این مسیر موفقتر عمل نمود.
در سناریوی سوم، روند فعلی کاهش آلایندها به آینده تعمیم داده میشود (BAU) که در نتیجه در این سناریو تغییرات بنیادین در روند مصرف سوختهای فسیلی اتفاق نیافتاده و به تبع آن کاهشی اساسی در انتشار آلایندهها رخ نخواهد داد.
اما برای دستیابی به اهداف عدم انتشار گازهای آلاینده زیست محیطی، لازم است اهداف واضح و دقیقی (SMART: Specific, Measurable, Attainable, Realistic, Timely) برای میان مدت و بلندمدت مشخص شوند. زیرساختهای انرژی باید در مقابل خطرات ناشی از طوفانها، سیلها و … مقاومسازی شوند. انعطاف پذیری سیستمهای انرژی در مقابله با تغییرات باید افزایش یاید. به طور مثال حتی اگر جهان به سامانهای قدرتمند از برق تجدیدپذیر دست یابد قیمتهای بالای مواد معدنی حیاتی میتواند پیشرفت جهانی به سمت انرژیهای پاک را با مشکل مواجه کند. افزایش اخیر قیمت این نوع مواد که به تبع آن هزینههای سرمایهگذاری تجدیدپذیرها افزایش یافته، نشان دهنده، همین موضوع است.
حالا اگر توجه خودمان را روی ایران متمرکز کنیم، میبینیم که حدود ۳۰ درصد از انتشار گازهای آلاینده در کشورمان ناشی از تولید برق است، پس بهترین و تنها راه ممکن برای ما هم این است که بخش تولید برق را عاری از تولید آلایندهها کنیم. از فناوریهای پاک و مقرون به صرفه مانند باد، انرژی خورشیدی، برق آبی و هستهای استفاده کنیم. بهره وری انرژی در سمت مصرف کننده نهایی را افزایش بدهیم و و تلاش کنیم که تقاضا را کاهش دهیم. استانداردهای سختگیرانه برای مصرف سوخت، افزایش کارآیی لوازم خانگی و تجهیزات صنعتی تصویب و اجرا کنیم. دیجیتالی کردن امور را بیشتر مد نظر داشته باشیم. کارآیی و بهره وری انرژی را ارتقا دهیم. سرمایه گذاری بیشتری را در حوزه انرژیهای پاک انجام دهیم.
برای رسیدن به این اهداف، باید سیاستهای دقیق و مشخصی را برای عملیاتی کردن فناوریهای انرژی پاک در کشور تعیین و پیگیری کنیم. از فشار بیشتری برای اجرای سیاستهای تعیین شده بهطور مثال تسریع در استقرار انرژیهای تجدیدپذیر، کم کردن فروش خودروهای موتور احتراقی، بهسازی ساختمانها و ساخت ساختمانهای جدید با استاندارد کربن صفر استفاده کنیم.
در پایان به این نکته تاکید می شود که مانند بیشتر کشورهای توسعه یافته، دانشگاهها و موسسات پژوهشی بخش عمده ای از وظایف رسیدن به اهداف گفته شده را بر عهده دارند. در دنیای امروز شرکتهای دانش بنیان و استارتآپ های بسیاری تنها در حوزه بهینه سازی لوازم و تجهیزات و ارتقای بهره وری در بخش مصرف انرژی و کاهش تقاضای برق فعالیت نموده و محصولات متنوعی را به بازار عرضه می کنند. به امید روزی که انرژی و به ویژه برق در ایران از چنان ارزشی برخوردار شوند که هزینه کردن برای صرفه جویی در مصرف آنها برای همه ما ملموس و به صرفه باشد.
*پژوهشکر حوزه انرژی
۲۳۳۲۳۳
Saturday, 11 January , 2025