علاقه مردم به آگاهی از عرصههای درونی و مناسبات خصوصی مشاهیر بهویژه چهرههای هنری و ورزشی را میتوان یکی از پیامدهای دوران گستردگی و همهگیر شدن رسانهها دانست؛ جاییکه مخاطبان برآنند تا فراتر از جنبه بیرونی و برساخته ستارگان دنیای هنر و ورزش، تا حدامکان از مناسبات شخصی و رفتارهای آنان در شرایط واقعی نیز […]
علاقه مردم به آگاهی از عرصههای درونی و مناسبات خصوصی مشاهیر بهویژه چهرههای هنری و ورزشی را میتوان یکی از پیامدهای دوران گستردگی و همهگیر شدن رسانهها دانست؛ جاییکه مخاطبان برآنند تا فراتر از جنبه بیرونی و برساخته ستارگان دنیای هنر و ورزش، تا حدامکان از مناسبات شخصی و رفتارهای آنان در شرایط واقعی نیز آگاه شوند.
در سال های اخیر، با ظهور و گسترش خیرهکننده فضای مجازی و حضور مشاهیر در این عرصه، این میل تا حد زیادی پاسخ داده شد. حالا دیگر ستارههای سینما و ورزش نه در قاب تلویزیون و با قامتی رسمی و تعریفشده که در صفحات شخصی خود و یا کانالها و رسانههای مجازی با مخاطبان به شکلی دوسویه ارتباط برقرار میکنند. بهاینترتیب، آنها بدون هیچ مرز و مانع قابلتوجهی میتوانند به انتخاب خود مواضع و اظهارات شخصی را به علاقهمندان عرضه کنند.ضمن اینکه در صورت تمایل مخاطبان پیگیر را در جریان رخدادهای زندگی شخصی خود نیزمی گذارند.
بااینحال عطش مخاطبان برای تماشای خود واقعی مشاهیر همچنان برقرار است. این متاع همچنان خریدار داشته و تنها به پرداختی هنرمندانه و معقول نیاز دارد تا در سایه آن، هم خیل گسترده دنبال کنندگان محظوظ شوند و هم چهرهها نیز از آسیبهای رایج چنین فعالیتهایی در امان بمانند. دراینمیان، برقراری تعادلی پذیرفتنی میان عناصر جذابیت، آموزش، فرهنگسازی و سرگرمی به عنوان پایههای یک برنامه موفق رسانهای اهمیت مییابد. از سوی دیگر حفظ جایگاه و شأن چهرهها و پرهیز از جنجالسازی بیهوده اهمیت پیدا میکند. عناصری که به نظر میرسد تا حد زیادی در «شام ایرانی» رعایت شده است.
این مجموعه «رئالیتیشو» که به کارگردانی سعید ابوطالب در بستر شبکه نمایش خانگی و «وی او دی» ارائه میشود، این روزها به فصل هفتم خود رسیده است. اگرچه برای قالب برنامه سازی «رئالیتیشو» معادلهایی همچون «جُنگ واقعگرا»، «واقعنماهای نمایشی» و… ارائهشده، اما هیچکدام از این معادلها نمیتواند بهخوبی گویای دامنه و ماهیت این قالب نمایشی باشد.واکاوی دقیق این موضوع، مجالی فراختر میطلبد و در این نوشتار کوتاه به همان عبارت اصلی یعنی «رئالیتی شو» بسنده میکنیم.
سعید ابوطالب پس از ساخت رئالیتی شوهایی همچون «سرزمین دانایی» و «رالی ایرانی» کارگردانی «شام ایرانی» را بهعهده گرفت. هرچند اغلب مخاطبان به واسطه پخش نمونههای خارجی و یا ایرانی در شبکههای ماهوارهای با ساختار کلی برنامه کاملاً آشنایی داشتند. ساختاری که سالهاست در کشورهای دیگر محور ساخت چنین برنامههایی شدهاست. در این گونه رئالیتیشوها، اعضای گروه شرکتکننده به ترتیب میزبان سایر اعضا شده و با برگزاری یک مهمانی هنر سلیقه و توانایی خود در ایجاد یک شب خاطرهانگیز و شیرین برای مهمانان را به نمایش میگذارند؛ این مهمانان خود در نوبتهای بعدی در جایگاه میزبان قرار خواهند گرفت. درنهایت نیز مهمانان با دادن امتیاز (و در اغلب موارد ترکیب این امتیازات با آرای مخاطبان» برنده را مشخص خواهند کرد. این شکل از برنامهسازی تلویزیونی که از سالها پیش در بسیاری از شبکههای پربیننده آمریکا و اروپا رواج داشت، از حدود یک دهه پیش با تولید برنامههای مشابه در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان برای مخاطبان ایرانی نیز نامآشنا شد. با اینحال چنین برنامههایی در کنار بسیاری از مشابهتهای فرهنگی و عناصر خاطرهانگیز برای ایرانیان خارج از کشور، آسیبهای پیدا و پنهان فراوانی را نیز به دنبال داشت.
«شام ایرانی» برخلاف نمونههای قالب در شبکههای فارسیزبان به جای افراد عادی، چهرهها و سلبریتیها را محور کار خود قرار داده و درنتیجه سهم اصلی را به مؤلفه «جذابیت» داده است. گروههای مختلف بازیگران که در فصلهای گذشته «شام ایرانی» در این رئالیتیشو شرکت کردهاند، علاوه بر شهرت و محبوبیت توانایی بداههگویی و حضور فعالانه، طنازانه و خلاقانه به عنوان میزبان یک مهمانی واقعی را نیز داشتهاند. بهاینترتیب عنصر سرگرمی نیز تا حد زیادی برای مخاطبان تأمین میشود. از سوی دیگر ترویج غیرمستقیم برخی سنتهای ناب ایرانی و غذاهای فراموش شده در کنار تأکید بر مهماننوازی بهعنوان خصلتی پسندیده نیز در این برنامه به شکلی هنرمندانه ارائه شدهاست.
تفاوتها و مشابهتهای فرهنگی میان شرکتکنندگانی با پیشینه، زمینههای قومی، تربیتی و جغرافیایی متفاوت که دورهم جمع شدهاند، به داشتههای مخاطب میافزاید.این موضوع بهویژه در فصلهایی که شرکتکنندگانی از ترکیه و لبنان و کشور آذربایجان نیز به این مجموعه اضافه شدند، خود را بیشتر نشان داد. نباید از نظر دور داشت ترکیه، لبنان و ایران از دیرباز به عنوان خاستگاه سه مکتب اصلی آشپزی در خاورمیانه و آسیا مطرح بود و از سوی دیگر پیشینه تاریخی قابلتوجهی داشته و بین آنها علقههای مشترک فرهنگی نیز برقرار است.
آنگونه که سعید ابوطالب در یکی از گفتگوهای خود اعلام کرده، قرار بود در ادامه حضور بازیگران خارجی، شاهد حضور بازیگرانی از ارمنستان و هند و … در فصل جاری «شام ایرانی» باشیم که به دلیل محدودیتهای ناشی از شیوع کرونا این اتفاق نیفتاد. در خلال رخدادها و گفتوگوهای برنامه، مخاطبان ورای شیوههای رسمی به شکلی غیرمستقیم علاوه بر آگاهی از عناصر هویت ایرانی، با فرهنگ سایر کشورهای منطقه نیز آشنا میشوند. بهاینترتیب، دو عنصر فرهنگسازی و آموزش نیز در بطن این برنامه به خوبی تعبیه شده است. ضمن اینکه حضور سعید ابوطالب که خود از چهرههای رسانهای شناخته شده و کاملاً آشنا به سیاستگذاری فرهنگی است میتواند مانع از افتادن برنامه به ورطه ابتذال و حاشیه شود.
درنهایت باید گفت برنامههایی از جنس «شام ایرانی»، علاوه بر عناصر مقوّم یک برنامه موفق که به آنها اشاره شد، تنوع در قالبهای برنامهسازی را نیز به دنبال دارد. موضوعی که یکی از کمبودهای جریان برنامهسازی در تلویزیون و شبکههای خانگی در سال های اخیر به حساب می آید.حال باید دید سازندگان این برنامه تا چه زمانی میتوانند اثرگذاری این ویژگیهای مثبت را در « شام ایرانی» حفظ کنند.
۲۴۱۲۴۱
Saturday, 7 December , 2024