مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از کتاب خاطرات خود به تاریخ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ نوشته است: اوایل پیروزی انقلاب که گروه های سیاسی، شعارهای خیلی تندی علیه آمریکا می‌دادند، مسئولان کمک کردند که آمریکایی هایی که در ایران بودند، بدون آسیبی به کشورشان باز گردند و خیلی از آنها اموالشان را […]

رهبر انقلاب و آیت الله هاشمی رفسنجانی در روز تصرف سفارت آمریکا کجا بودند؟

مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از کتاب خاطرات خود به تاریخ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ نوشته است: اوایل پیروزی انقلاب که گروه های سیاسی، شعارهای خیلی تندی علیه آمریکا می‌دادند، مسئولان کمک کردند که آمریکایی هایی که در ایران بودند، بدون آسیبی به کشورشان باز گردند و خیلی از آنها اموالشان را هم بردند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود در کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات ۵۸-۱۳۵۷ ، انقلاب و پیروزی، در روز «۱۳ مهرماه» به شرح ذیل بیان کرده است:

در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، من و آیت‌الله خامنه‌ای در مکه بودیم، که خبر تصرف سفارت آمریکا را شب هنگام در پشت بام محل اقامتمان، هنگامی که آماده خواب می‌شدیم، از رادیو شنیدیم؛ تعجب کردیم، زیرا انتظار چنین حادثه‌ای را نداشتیم. سیاستمان هم این نبود. حتی اوایل پیروزی انقلاب که گروه های سیاسی، شعارهای خیلی تندی علیه آمریکا می‌دادند، مسئولان کمک کردند که آمریکایی هایی که در ایران بودند، بدون آسیبی به کشورشان باز گردند و خیلی از آنها اموالشان را هم بردند.

یکبار هم که [تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۵۷]، گروهی مسلح به سفارت آمریکا حمله‌ کردند و آنجا را به اشغال در آوردند، از طرف دولت موقت، نماینده‌ای [ابراهیم یزدی]، رفت و مسأله را حل و فصل کرد. بنابراین واضح بود که نه شورای انقلاب و نه دولت موقت تمایلی به‌چنین اقداماتی نداشتند. تحلیل‌مان این بود که با توجه به مورد مشابه قبلی، این مسأله نیز به سرعت حل و فصل خواهد شد. البته این نظر چیزی از نگرانی های ما کم نکرد، زیرا با توجه به شناختی که از اوضاع و احوال کشور داشتیم، می‌دانستیم که پیامدهای حادثه چندان هم قابل پیش‌بینی نیست.

روزهای بعد، روزهای انتظار و نگرانی بود، تا اینکه به تهران آمدیم و در جریان جزئیات قرار گرفتم و مشخص شد که گروهی از دانشجویان معترض بدون اطلاع و هماهنگی با مسئولان به سفارت حمله کرده‌اند و آن را به اشغال خود در آورده‌اند. اکنون ما در مقابل یک عمل انجام شده‌ای قرار گرفته بودیم که امام نیز بعد از رویت اسناد و مدارک دخالت های آمریکا در اوضاع داخلی ایران، آن را تائید کرده بودند و طی سخنانی فرموده بودند: آن مرکزی هم که جوان های ما رفتند گرفتند ـ آن طور که اطلاع دادند ـ مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، [باشد] و پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند، … و ملت ما و جوان های ما و جوان های دانشگاهی ما و جوان های روحانی ما بنشینند تماشا کنند تا خون این صدهزار نفر تقریبا بیشتر یا کمتر هدر برود، برای اینکه احترامی قائل بشوند به آقای کارتر و امثال این ها. البته اگر توطئه نبود، اگر این خرابکاری ها نبود، [مسأله‌ای هم نبود] اما وقتی توطئه در کار هست، وقتی که آن طور کارهای فاسد انجام می‌گیرد، جوان های ما را ناراحت می‌کند جوان ها توقع دارند در این دنیا، مملکتشان که این قدر برایش زحمت کشیدند، دستشان باشد. وقتی می‌بینند توطئه است که می‌خواهند که دوباره برگردد به حال سابق و دوباره همه چیزشان به باد برود، نمی‌توانند بنشینند. توقع نباید باشد که [اینها] بنشینند تماشا کنند و آنها [که] چپاولگری هایشان را کرده‌اند، حالا توطئه‌هاشان را بکنند و این توطئه رشد پیدا بکند.

جوان های ما باید با تمام توجه و با قدرت این توطئه‌ها را از بین ببرند". این سخنان امام که در آن آمریکا را مقصر اصلی این حادثه معرفی کرده بودند، نه تنها آمریکائی ها را بلکه برخی از افرادی را هم که از همان روزهای اول برای پایان بخشیدن به این حادثه به میدان آمده بودند، به کلی ناامید کرد و همه آنها را به امید اتفاق دیگری، در انتظار روزهای آینده گذاشت.

۲۷۲۱۵