مشاور سابق بانک مرکزی گفت: در بلندمدت چشمانداز واقعبینانهای برای نظام ارزی باثبات یا نظام اقتصادی باثبات در ایران نداریم، در نتیجه اگر علمی برخورد کنیم، باید قبول کنیم که سرنوشت اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز است. احمد عزیزی در کلاب هاوس خبرآنلاین درباره اینکه بدون برجام، دلار تا کجا پرواز میکند؟ اظهار داشت: ارز […]
مشاور سابق بانک مرکزی گفت: در بلندمدت چشمانداز واقعبینانهای برای نظام ارزی باثبات یا نظام اقتصادی باثبات در ایران نداریم، در نتیجه اگر علمی برخورد کنیم، باید قبول کنیم که سرنوشت اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز است.
احمد عزیزی در کلاب هاوس خبرآنلاین درباره اینکه بدون برجام، دلار تا کجا پرواز میکند؟ اظهار داشت: ارز هم مثل هر کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست. ارز مثل بقیه کالاها و خدمات نیست، ارز یک فراقیمت است و یک ماهیت غیراقتصادی خیلی عظیمی برای اقتصاد ایران دارد. البته بقیه کشورهای جهان هم با تفاریغ، همین ماهیت را دارند.
وی افزود: ما یک بازه و دامنه زمانی کوتاهمدت داریم و یک بلندمدت. در تحلیل کوتاهمدت، شاید یکی از تئوریهای خیلی جدید تعیین نرخ برابری ارز، که برای ایران طراحی نشده و کلا یک تئوری خیلی قوی اقتصادی و شاید آخرین تئوریهایی است که برای تعیین نرخ برابری استفاده میشود، ریزساختارهای بازار نرخ ارز است.
مشاور سابق بانک مرکزی تصریح کرد: من هیچ بازاری را در جهان، فارغ از ایران نمیشناسم که نوسانات آن بیشتر از بازار ارز باشد. شما اگر نرخ برابری دلار به یورو را ببینید، میبینید دلار و یورو در یک بازه زمانی کوتاهمدت، ۱۰، ۲۰ درصد و حتی در میانمدت، تا ۵۰ درصد نوسان دارد.
عزیزی متذکر شد: بقیه تئوریهای تعیین نرخ برابری ارز، این نوسانات را نمیتوانند توضیح دهند. ولی تئوری ریزساختارهای بازار نرخ ارز میتواند این موضوع را توضیح دهد. با این توضیح میخواهم بگویم برای مثال، با توجه به حوادثی که در خلیجفارس اتفاق میافتد و خبرهایی که در مورد برجام میرسد، مثبت یا منفی، نمیتوان پیشبینی کرد که هر حادثهای چه تاثیری روی نرخ ارز میگذارد.
وی عنوان کرد: در دوره دولت نهم و دهم گزارههایی داشتیم که نشان میداد قیمت نفت پایینتر نخواهد آمد. این نشان میدهد که سیاستگذاران علاقه دارند به عواملی که عرضه و تقاضای دلار در بازار تاثیر میگذارد.
بازارها، دولتها را ادب میکنند
مشاور سابق بانک مرکزی در ادامه گفت: در این زمینه ما واقعا نمیدانیم که قیمت ارز چه خواهد شد و هیچکس نمیتواند پیشبینی کند؛ نه در ایران که حتی در جهان هم قدرتهای مسلط بر بازار ارز نمیتوانند با ریزساختارهای بازار ارز بجنگند و خیلی مشهور است که میگویند بازارها، دولتها را ادب میکنند. یعنی خیلی از کارهایی که دولتها میخواهند در بازارها انجام دهند، با شکست مواجه میشوند، زیرا مقتضیات بازار را رعایت نمیکنند.
عزیزی افزود: با این وجود، باید یک تخمینهایی برای کوتاهمدت داشت. در کوتاهمدت با چارچوبی که ما با تغییرات گذشته داشتیم، نوسانات بازار ارز در ایران تقریبا هر دهه یک بار اتفاق میافتاد و پرشهای بزرگ، در دهه ۹۰ دو بار اتفاق افتاد.
وی متذکر شد: دامنه زمانی کوتاهمدت و میانمدت پرشهای بزرگ که برای همه غافلگیرکننده است، کوتاهتر شده است. حتی در این پرش آخر، یعنی سال ۹۷ تا ۹۹، اگر ابتدای ۹۷ تا شهریور ۹۹ را در نظر بگیرید، این دامنه پرش هم وسیعتر بود و هم ادامهدارتر و موثرتر بود.
سرنوشت اقتصاد ایران افزایش نرخ ارز است
مشاور سابق بانک مرکزی تصریح کرد: ما دلار ۳۰، ۳۱ و ۳۲ هزار تومان را تا شهریور ۹۹ دیدیم. به همین دلیل من تعجب میکردم که چند ماه پیش مقارن با شروع کار دولت بایدن و بعد از آن، گروهی خوشبین بودند به اینکه قیمت ارز باید قیمت تعادلیاش، حالا با هر مدلی که استفاده میکردند، زیر ۲۰ هزار تومان است. عملا در ۶ ماه گذشته ثابت شد که آن تحلیلها درست نبود و الان هم خیلیها روی این تحلیلها اصرار میکنند.
عزیزی تاکید کرد: من اعتقاد دارم وقتی دلار تا ۳۰، ۳۲ هزار تومان را یک سال قبل ملاقات کرده، احتمال اینکه به راحتی به این سطوح برگردد، وجود دارد. بالاخره ما از یک سال قبل تاکنون حداقل ۴۵ درصد تورم داشتیم.
وی متذکر شد: نکته اصلی این است که ما در بلندمدت چشمانداز واقعبینانهای برای نظام ارزی باثبات یا نظام اقتصادی باثبات در ایران نداریم. در نتیجه اگر بخواهیم علمی برخورد کنیم، در دامنه بلندمدت اگر تئوریهای تعیین نرخ برابری ارز را بگیریم، و رفتار گذشته اقتصاد ایران را مورد توجه قرار دهیم، باید قبول کنیم که سرنوشت اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز است. اینکه چقدر افزایش مییابد، براساس عوامل موثر در نرخ ارز مثل تورم، نقدینگی و تراز پرداختهای خارجی و درآمد نفت، این عدد را میتوان تحلیل کرد.
مشاور سابق بانک مرکزی همچنین گفت: اگر بخواهیم براساس سیاست ارزی بگوییم، انتظارات تورمی، ذخایر خارجی، بدهیهای خارجی، کششپذیری کالاها در بازارها، باز بودن اقتصاد و توسعه بازارهای مالی و… مطرح است. در مورد ایران، تحریم و دسترسی به منابع ارزی و روابط کارگزاری و عدم رعایت استانداردهای بینالمللی مطرح است. با وجود اینها، واقعا چشمانداز ناامیدکنندهای برای خودمان ترسیم میکنیم. همه اینها را اگر بخواهم خلاصه کنم، ما در عرصه اقتصادی، ارز را لنگر اسمی اقتصاد به جای تورم کردیم. این اشتباه است و اشتباه آن هم بر همه اثبات شده است.
عزیزی یادآور شد: تورم باید لنگر اسمی باشد. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نرخ ارز افزایش پیدا میکند. ما به لحاظ اقتصادی نباید یکدیگر را فریب دهیم. بالاخره باید در بلندمدت و میانمدت منتظر نرخهای بسیار بزرگ باشیم. البته من فکر نمیکنم اینها باعث فروپاشی شود. زیرا من فکر میکنم یک مقداری از این فروپاشیها در اقتصاد اتفاق افتاده است.
وی متذکر شد: در زمینههای غیراقتصادی مثل مسایل مربوط به تحریم و پیروی از استانداردهای بینالمللی، شاید یک دهه طول بکشد که ما بتوانیم استانداردهای بینالمللی را اجرا کنیم. زیرا بالاخره مقاومتهای بروکراتیک هم در داخل در مقابل عوض کردن مسیر و ریل کار از یک نظام رانتزده و فسادزده، به یک نظام کارامد متناسب با استانداردهای بینالمللی وجود دارد. حداقل دو سه سال فاز اولیهاش طول خواهد کشید.
مشاور سابق بانک مرکزی خاطرنشان کرد: ما اگر صلح در خارج را محقق نکنیم، در زمینهای سیاسی باید صرف ریسک خیلی بالایی روی قیمت دلار بگذاریم؛ علاوه بر عوامل اقتصادی که وجود دارد.
۲۲۳۲۲۵
Monday, 25 November , 2024