تسنیم نوشت: یکی از شروط ایران برای ادامه نیافتن جنگ پس از فتح خرمشهر، پرداخت غرامت توسط عراق بود. برخی ادعا میکنند کشورهای عربی در آن دوره پیشنهاد پرداخت غرامت دادند، اما ایران نپذیرفت و جنگ ادامه یافت. پس از آزادسازی خرمشهر و در مقاطع مختلف دیگر، هیاتهای سیاسی بسیاری برای پایان دادن به جنگ […]
تسنیم نوشت: یکی از شروط ایران برای ادامه نیافتن جنگ پس از فتح خرمشهر، پرداخت غرامت توسط عراق بود. برخی ادعا میکنند کشورهای عربی در آن دوره پیشنهاد پرداخت غرامت دادند، اما ایران نپذیرفت و جنگ ادامه یافت.
پس از آزادسازی خرمشهر و در مقاطع مختلف دیگر، هیاتهای سیاسی بسیاری برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق به تهران آمدند.
برخی ادعا میکنند که هیاتهای سیاسی در دیدار با مقامات ایرانی پرداخت غرامت ایران را به عهده گرفتند و خواستار پایان یافتن جنگ شدند؛ اما مسئولان ایرانی نپذیرفتند. این موضوع به طور جدی از سوی ابراهیم یزدی دبیرکل پیشین نهضت آزادی مطرح شد و بین او و محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق مناقشهای صورت گرفت.
ضمن اینکه در سالهای گذشته بسیاری از مقامات وقت وزارت امور خارجه همچون علیاکبر ولایتی به چنین ادعایی پاسخ دادند.در ادامه آن ادعا و پاسخهایی که داده شده، مورد بازخوانی قرارگرفته است.
** ادعاهای ابراهیم یزدی
ابراهیم یزدی درگفتگویی ادعایش را اینگونه بیان کرده است:«خرمشهر را آزاد کردیم و عراق عقبنشینی کرد و بهترین فرصت بود برای صلح. در اسناد و مدارک و مصاحبههایم هست که عراق اعلام آمادگی کرد تمام شرایط ایران را برای صلح میپذیرد و توسط ایتالیا به آقای هاشمی پیشنهاد دادند که صد میلیارد دلار حاضرند غرامت بدهند… حتی رهبران عرب در طائف جمع شدند و گفتند که ما این را پرداخت میکنیم.بعضی آقایان از جمله آقای خامنهای گفتند خود عراق بایستی بدهد.ما گفتیم به ما چه مربوط است،عربها میخواهند به صدام کمک کنند. بعد هم گفتند اول گفتهاند صد میلیارد و حالا میگویند نود میلیارد. اگر واقعاً میخواهیم حل شود، بایستی مذاکره کنیم و بر سر میزان غرامت هم به توافق خواهیم رسید و تمام میشود، اما اینها نمیخواستند جنگ با فتح خرمشهر تمام شود؛ چراکه نیاز داشتند سپاه را توسعه دهند و تثبیت کنند.»
اسناد و مدارکی که یزدی از آنها سخن میگوید و درپاسخ به درودیان که از وی خواسته بود اسنادش را منتشر کند،عبارتند از اینکه هاشمی رفسنجانی درخاطراتش (عبور از بحران،دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ نهم ۱۳۸۶، ص۳۹۶) در ۱۵ اسفند ۱۳۶۰ نوشته است: «ظهر و عصر ملاقاتهایی داشتم. ناخدا افضلی آمد و راجع به مینگذاری و مینروبی توضیحاتی داد. اطلاع داد که وابسته نظامی ایتالیا گفته کشورهای نفتخیز منطقه مایلند ۶۰ میلیارد دلار خسارت جنگ را از طرف صدام به ایران بدهند و ایران از شرط سوم که کیفر صدام است منصرف شود…»
ادعای دیگر او این است که در یکی از جلسات خصوصی دوره اول مجلس شورای اسلامی هنگامی که پس از فتح خرمشهر موضوع غرامت مطرح شد، گزارش داده شد که اعراب پرداخت ۶۰ میلیارد دلار را پیشنهاد دادهاند. اما بعضی از کسانی که در مراکز تصمیمسازی بودند، اظهار داشتند که گفتهایم خیر باید ۹۰ میلیارد دلار بدهند. برخی از نمایندگان گفتند که اگر اصل آتشبس و مذاکره را میپذیرید بر سر میزان غرامت مذاکره کنید.
یزدی نقل قولی از آیتالله منتظری نیز مطرح کرد و مستند به ادعایش ساخت. در آن نقل قول آمده است: «… من همان وقت پیغام دادم که هر کاری میخواهید بکنید حالا وقتش است و حمله کردن به عراق درست نیست،آن روز حسابی برای غرامت به کشور ما پول میدادند و منت ما را هم میکشیدند و شرایط آماده بود،ولی آقایان فکر میکردند که الان میرویم عراق را میگیریم و صدام را نابود میکنیم …» (متن کامل خاطرات آیتالله حسینعلی منتظری به همراه پیوستها، اتحاد ناشران ایرانی در اروپا، دی ماه ۱۳۷۹)
ابراهیم یزدی دبیرکل پیشین نهضت آزادی میگفت فتح خرمشهر بهترین فرصت برای پایان دادن به جنگ بود، چرا که هم عراق عقبنشینی کرده بود و هم کشورهای عربی برای پرداخت خسارت آماده بودند اما سپاه به دلیل توسعهطلبی مخالف توقف جنگ بود. این ادعا در حالی مطرح میشود که عراق پس از فتح خرمشهر همچنان چندین کیلومتر مربع از کشورمان را در اشغال داشت.
او همچنین به گفتگوی ولایتی با سایت خبری تحلیلی بازتاب در سال ۸۴ اشاره میکند که ولایتی میگوید: «پس از فتح خرمشهر جریانی آغاز شد که شامل برخی از کشورها برای پایان جنگ بود. در این ابتکارها برای اولین بار، مساله غرامت و عقبنشینی تا مرزها که خواسته ما بود، مطرح شد… اولین پیشنهاد مشخص به ما درباره آتشبس و دریافت غرامت از طرف حبیب شطی دبیرکل وقت کنفرانس اسلامی داده شد. سران کشورهای عرب در ۱۵ شهریور در فاس (مراکش) گردهم آمده بودند… رقم پیشنهادی حبیب شطی ده میلیارد دلار بود که در مقابل ما گفتیم اصل بحث را قبول داریم، اما این رقم مورد پذیرش ما نیست و باید درباره مبلغ آن مذاکره کنیم. در همین دوره آقای بندری، معاون وزیر خارجه هند هم مذاکرات مشابهی به عنوان میانجی برای تعیین غرامت داشت و غرامت مورد مذاکره با وی حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار بود.»
علاوه بر یزدی برخی افراد دیگر همچون منوچهر پارسادوست نیز ادعا را مطرح کردند. پارسادوست نوشته است که در کنفرانس فاس (مراکش) سران کشورهای عربی برای جلب موافقت دولت جمهوری اسلامی به برقراری آتشبس در مراسم حج که در سپتامبر همان سال بود ضمن تاکید بر عقبنشینی کامل نیروهای عراقی، پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران را مطرح کردند. او به نقل از یک منبع خارجی، این پیشنهاد را بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار، که از طریق صندوق بازسازی اسلامی به ایران پرداخت شود، ذکر کرده است.
گفتنی است، روزنامه تایمز چاپ لندن نیز در سیزدهم خرداد ماه سال ۶۱ (۱۰ روز پس از فتح خرمشهر) نوشت: «پادشاهی سعودی به طور جدی تصمیم گرفته است جهت تشویق ایران به قبول آتشبس مبلغ هنگفتی به این کشور پیشنهاد دهد. براساس این گزارش سیاستمداران ذیصلاح براین عقیدهاند که حکام سعودی و شیخنشینهای حوزه خلیجفارس خود را آماده میکنند تا مبلغی در حدود ۲۰ میلیارد دلار به عنوان خسارات جنگی در اختیار ایران قرار دهند.»
** پاسخ درودیان؛ مساله تنها غرامت نبود
درودیان در پاسخ به ادعای یزدی مطرح میکند که مساله ایران با عراق پس از فتح خرمشهر تنها پرداخت غرامت نبود، بلکه موضوع آزادسازی مناطق اشغالی باقیمانده و اعلام متجاوز بودن نیز مطرح بود؛ یعنی نمیشد غرامت را پذیرفت، اما در برابر آزادسازی مناطق اشغالی و متجاوز اعلام کردن صدام کوتاه آمد. چراکه در این صورت جنگ پایان نمییافت و ایران نمیتوانست در مجامع بینالمللی حقوق خود را پیگیری کند.
ضمن اینکه درودیان ادعای پرداخت غرامتها را غیرجدی و خواسته کشورهای عربی در آن دوره را آتشبس و نه پایان جنگ میداند. او میگوید: «مجامع بینالمللی و هیاتهای صلح به نحو تعجبآمیزی به جای توجه کردن به عامل تجاوز و ضرورت عقبنشینی، بر اجرای آتشبس تاکید میکردند! تجربه جنگ اعراب با اسراییل و تبعات مخاطرهآمیز پذیرش آتشبس، جمهوری اسلامی را وادار کرد که همچنان بر خواسته و شرایط خود تاکید کند.»
درودیان در توصیف غیررسمی و کلی بودن ارائه برخی از پیشنهادها برای پرداخت غرامت نیز مینویسد: «آقای «رجایی خراسانی»، نماینده وقت ایران در سازمان ملل، درباره موضوع آتشبس میگوید: «در مذاکرههایی که داشتیم به ما میگفتند در قدم اول و قبل از هرگونه بحث و مذاکرهای باید آتشبس برقرار شود.» این تاکید در وضعیتی بود که هیچ گونه تضمینی برای تامین خواستههای ایران وجود نداشت و پس از آتشبس مشخص نبود مذاکرههایی که آغاز میشود چه نتیجهای خواهد داشت؟
محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق که مناظرات و گفتگوهای بسیاری با ابراهیم یزدی در خصوص ادعاهای وی داشته میگوید پس از فتح خرمشهر تنها موضوع ما پرداخت غرامت نبود، بلکه اعلام متجاوز بودن عراق و آزادسازی کامل سرزمینهای اشغالی نیز مطرح بود. ضمن اینکه پیشنهادها برای پرداخت غرامت جدی نبود.
او همچنین میگوید: «درباره غرامت، نقل و قولهای مختلفی وجود دارد و آمار و ارقام ذکر شده از ۲۵ میلیارد تا ۱۵۰ میلیارد دلار متغیر است، ولی تاکنون هیچگونه سند معتبر و مشخصی مشاهده نشده است. آقای هاشمی در کتاب «حقیقتها و مصلحتها» این موضوع را شایعه میداند و میگوید: «وقتی خرمشهر فتح شد، شایعاتی در مورد پیغام صلح یا دادن پول در کشور مطرح بود، ولی ما که مسوول بودیم، میدانستیم این شایعات دروغ است.» همچنین فرمانده وقت سپاه در سخنانی میگوید: «اینکه گفته میشود بعد از آزادی خرمشهر چرا صلح نکردید، باید بگویم که هیچ پیشنهاد صلحی تا چهار سال بعد از آزادی خرمشهر به ایران نشد و فقط چند طرح آتشبس ارایه شد که اگر قبول میکردیم، جنگ ۵ سال به درازا میکشید.»
او البته مینویسد: «برای پرداخت غرامت مایل بودند اول، مبلغ پرداختی به میزانی نباشد که ایران در مرحله بازسازی به موفقیتی جدید دست یابد؛ بنابراین تلاش میکردند ایران همچنان در برابر هزینههای بازسازی خسارت جنگ درگیر و ضعیف باقی بماند. دوم، به بازسازی عراق که قدرت متعادلکننده ایران بود توجه کردند. به همین دلیل کشورهای شورای همکاری تاکید داشتند که یک صندوق مشترک تشکیل شود که پول آن را کشورهای مختلف تامین کنند و به تناسب میان ایران و عراق تقسیم شود.» و تاکید میکند که پرداخت غرامت برای بازسازی ایران و عراق به لحاظ حقوقی بر این فرض مبتنی بود که ایران و عراق هر دو در شروع جنگ مقصر هستند، حال آنکه عراق متجاوز بود.
** ولایتی: هیچکدام از پیشنهادها جدی و رسمی نبود
مقامات وقت وزارت خارجه نیز هیچگاه جدیت کشورهای عربی در پرداخت غرامت به ایران را تایید نکردند.
علیاکبر ولایتی وزیر وقت امور خارجه در گفتگو با محمدحسن محققی که در کتاب «اسرار مکتوم» منتشر شده در پاسخ به این سوال که «گفته میشود بعد از فتح خرمشهر، از سوی برخی کشورهای منطقه و یا بعضی مجامع منطقهای، پیشنهادهایی مبنی بر پرداخت غرامت به ایران واصل گردید، ولی به واسطه ضعف دیپلماسی، جمهوری اسلامی نتوانست از آن استفاده لازم را بکند.» میگوید:«این درست نیست… هر کس سندی دارد که حکایت از این میکند که کشوری یا یک سازمان بینالمللی به جمهوری اسلامی ایران یا به وزارت امور خارجه یا به هر مقام رسمی دیگری، رسما اعلام کرده که ما حاضریم جنگ را پایان بدهیم و اعلام آمادگی کردهاند که میخواهند خسارت بدهند، اعلام کند.
بله، پیشنهادهایی از طرف افرادی که هیچ مسئولیتی نداشتند و ادعا میکردند که از طرف عربستان و کشورهای عربی کمککننده مالی به صدام هستند، شد. یکی از اینها حبیب شطی، دبیرکل کنفرانس اسلامی بود و یکی دیگر آقای بندی بود، معاون وزیر خارجه هند. اینها آمدند و در مبلغ چانه میزدند. ما میگفتیم که مثلا میزان خسارتی که وارد شده این است؛ یعنی ما حاضر بودیم خسارت بگیریم و جنگ را تمام کنیم. مثلا با توجه به تخمینی که زده شده بود، ما میگفتیم پنجاه میلیارد دلار بپردازید و آنها میگفتند، ده میلیارد دلار. بعد، قرار شد بروند صحبت کنند و برگردند، اما میرفتند و برنمیگشتند و هیچگاه سندی نیاوردند، کاغذی نیاوردند و یا آن تلاششان را ادامه ندادند.
ولایتی وزیر وقت امور خارجه میگوید پیشنهادهایی از طرف افرادی که هیچ مسئولیتی نداشتند و ادعا میکردند که از طرف عربستان و کشورهای عربی کمککننده مالی به صدام هستند شد، اما میرفتند و برنمیگشتند و هیچگاه سندی نیاوردند، کاغذی نیاوردند و یا آن تلاششان را ادامه ندادند.
بعداً سازمان ملل اعلام کرد که ما صد میلیارد خسارت دیدهایم و این را آقای ابیفرح اعلام کرد که فردی بود اصالتا اهل سومالی و از طرف دبیرکل سازمان ملل، مشخص شده بود برای تعیین خسارتهای دو کشور براساس بند ۷ قطعنامه. آن موقع هاشمی رفسنجانی میگفتند که ما هزار میلیارد دلار خسارت دیدهایم و ایشان هم آمد و اعلام کرد صد میلارد دلار. آنها بعد از فتح خرمشهر به ما پیشنهاد کردند که ده میلیارد دلار به شما بدهیم؛ تازه هیچ مستندی هم نداشتند و میگفتند: ما داریم بین دو طرف حرف میزنیم، بدون اینکه کسی به ما کاغذی بدهد و بدون اینکه مقام رسمی از عربستان یا کویت یا هرکجای دیگر به ما اعلام بکند و یا از سازمان ملل و یا حتی کنفرانس اسلامی چیزی به ما بگویند.
دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی میانجی شده بود. حالا ببینید اهمیت این کار چهقدر است و چهقدر ارزش دارد. دبیرکل کنفرانس اسلامی از یک طرف صحبت میکرد و معاون وزیر امورخارجه هند از طرف دیگر؛ در این حد بود. معاون وزیر خارجه هند چه سمتی دارد؟ چه نقشی؟ چه شأنی داشت که میتوانست یک چنین میانجیگریای بکند؟ میرفت به عربستانیها میگفت و میآمد با ما صحبت میکرد. طبیعی است موقعی که ما آن را میپذیریم و شروع میکنیم به صحبت کردن، قدم بعدی این است که باید چانهزنی کنیم تا یک مقدار خسارت بگیریم. خسارتی که بعدا رئیس جمهور وقت اعلام کرد؛ رقم هزار میلیارد دلار در آن زمان، شاید به چند صدمیلیارد دلار رسیده بود. حالا این آقا آمده به ما میگوید ده میلیارد به شما میدهم و شما دست بردارید. به فرض که این شخص به یک جای درستی متصل بوده، آیا در داخل انتقاد نمیکردند که اینها مملکت و منافع مملکت را فروختند و سیصد میلیارد دلار را به ده میلیارد دلار مصالحه کردند؟»
عباس ملکی از اعضای وزارت امور خارجه در دوران جنگ نیز در گفتگویی که در کتاب «جنگ و صلح» منتشر شده، میگوید: «… اینکه میخواستند به ایران غرامت بدهند، من از سال ۶۰ تا ۷۶ در وزارت خارجه بودم، هیچوقت چنین پیشنهادی به ایران نشد. اینکه میگویند بعد از فتح خرمشهر، عربستان گفت من غرامت میدهم، چنین چیزی مطلقاً نبود… اینکه کسی گفته باشد ما غرامت میدهیم، ما نشنیدیم.»
۲۳۲۳
Monday, 25 November , 2024