سالها است که سدسازان به اتکای قدرت مالی و اختیارات فراوانی که به ایشان داده شده، با «استدلال»هایی مخدوش و پرمغالطه به جان رودخانههای کشور افتاده و با ایجاد اختلال شدید در مسیر طبیعی رودها، این زیستبومهای حیاتی و دیگر پهنههای آبی مانند تالابها و مصبها و حتی آبخوانهای زیرزمینی این سرزمین را دچار بدترین […]
سالها است که سدسازان به اتکای قدرت مالی و اختیارات فراوانی که به ایشان داده شده، با «استدلال»هایی مخدوش و پرمغالطه به جان رودخانههای کشور افتاده و با ایجاد اختلال شدید در مسیر طبیعی رودها، این زیستبومهای حیاتی و دیگر پهنههای آبی مانند تالابها و مصبها و حتی آبخوانهای زیرزمینی این سرزمین را دچار بدترین آسیبدیدگیها کردهاند.
سدها سبب کاهش دسترسی به آب برای جامعههایی میشوند که دهها یا صدها کیلومتر پایینتر، بر پایهی یک سازگاری کهن با جریان رود، از آب استفاده کردهاند؛ این سازههای خشن همچنین موجب غرق شدن پوششهای گیاهی و کشتزارها و سکونتگاهها و میراثهای فرهنگی در بالادست سد میشوند؛ موجب اختلافهای بین استانی و بین شهرستانی میشوند؛ توهم فراوانی آب را دامن می زنند و در نتیجه مصرف آب را بالا میبرند؛ مسیر مهاجرت ماهیها و حیات وحشِ خشکیزی را بند میآورند یا دچار اختلال میکنند؛ تبخیر آب را از سطح افزایش میدهند؛ وضعیت طبیعی آب را از نظر ترکیب شیمیایی و دما به هم می زنند… و چندین معضل دیگر را برای جامعههای انسانی و زیستبومهای طبیعی رقم میزنند.
حدی از سدسازی و انتقال آب، همچون دیگر دستکاریهای انسان در طبیعت لازم یا گریزناپذیر است، اما معضلِ بزرگ این است که سدسازی و انتقال آب در کشور ما بدل به یک کسبوکار ناعادلانه شده که سرمایهی آن از طبیعت و جیبِ ملت تأمین میشود، زیانهایش متوجه سرزمین است، و سودش به جیب شرکتهایی میرود که تخصصشان ساختوساز است. این شرکتها کمترین اعتنایی به محیط زیست که هیچ، حتی به آیندهی نسل انسانیِ کنونی و سرنوشت نسلهای بعدی ندارند. نتیجه، بر جا ماندن سرزمینی بهشدت تخریبشده با یک نظام آبی ورشکسته بوده است. سد چمشیر نمونهی برجستهای از دستکاری غیرمسئولانه و مخرب در طبیعت است که اقدام به ساخت و شیوهی تأمین بودجهی آن در فرایندی مشکوک صورت گرفته و سازندگانش با گزارشهایی غیردقیق و جانبدارانه، و با دلیلتراشیهایی مغالطهآمیز، قانونها و مقررات کشور را زیر پا گذاشتهاند. در زیر فقط به چندتایی از مغالطههای مدافعان این سد با ذکر عنوان مغالطه، آنگونه که در میان اهل منطق متداول است، میپردازم (توضیح این که با جستجوی عنوانِ هر مغالطه در اینترنت میتوان توضیح و مثالهایی دربارهی آن یافت).
مغالطهی حملهی شخصی. در این مغالطه، بهجای پاسخ دادن به استدلالهای طرف مقابل، شخصیت و موقعیت او مورد حمله قرار میگیرد. در قضیهی سد چمشیر، سازندگان به جای پاسخ به این که با توجه به شوری نسبیِ آب رودخانهی زهره (که کارشناسان وزارت نیرو هم بر آن تأکید دارند) چه فکری برای تجمع شورابه در کف مخزن سد شده است، میگویند که منتقدان تخصص ندارند. واضح است که این مغالطه فقط برای تخریب شخصیت منتقد یا فرار از پاسخِ روشن به انتقادها است، و گر نه هر شخصی میداند که آبنمک سنگینتر از آبِ شیرین است و با متوقف شدن جریانِّ رود در پشت دیوارهی سد، شورابه در کفِ مخزن جمع میشود و کمکم افزایش مییابد و بهسان یک بمب شیمیایی روزبهروز خطرناکتر میشود؛ درک این موضوع ساده به تخصص نیاز ندارد.
مغالطهی مصادره به مطلوب. در این گونه از مغالطه، مدعایی که در فرایند استدلال باید درستی بودنش ثابت شود، بهعنوان دلیل مطرح میشود. طرفداران سدسازی، «مهار سیل» را بهصورت پیشفرض واجب و با سدسازی ممکن وانمود میکنند و بر این پایه میگویند که ساخت سد (مثلاً همین سد چمشیر، مطابق گفتهی بهزادی از کارشناسان مدافع سد) برای مهار کردن سیلابها ضروری است. اما واقعیت این است که سیل، بخشی از رفتار طبیعی رودخانهها، بهویژه در سرزمینهای با رژیم بارندگی ناگهانی (مانند ایران) است. سیلاب سبب پر شدن تالابها، غنی شدن آبخوانهای زیرزمینی، شسته شدن نمکِ دشتها، و رسوبگذاری مناسب برای حاصلخیزی خاک میشوند. چیزی که موجب مخرب شدن سیل میشود، تجاوز به بستر سیلابی و حریم رود، و ساختوساز یا کشتوکار در این محدودهها است. از این گذشته، تجربههای پرشمار جهانی و تجربهی سیلهای ۹۸ و ۹۹ ایران نشان داده که هیچ سدی نمیتواند سیلهای بزرگ را مهار کند و حتی خطر سیلهای ویرانگر را بیشتر میکند.
مغالطهی کلیگویی خوش آبورنگ. در این جور مغالطهها، دربارهی موضوعهایی صحبت میکنند که بهطور معمول خوشایندِ همگان است. در توجیه ساخت سد چمشیر گفته شده که کشاورزی منطقه متحول خواهد شد، برق تولید خواهد شد، اشتغال ایجاد می شود… . در حالی که امکان جلوگیری از مصرف بیش از حد برق هست، میتوان برق را با روشهای کمهزینهتر و کمخطرتر برای محیط زیست تولید کرد، و میتوان بازده نیروگاههای موجود را (بهشرط برقراری رابطهی معقول با کشورهای پیشرفته و کاربرد فناوریهای نوین) بسیار بالا برد.
مغالطهی استناد به منبع مشکوک. آقای فاضل معاون اجرایی سد گفته است که انتقادهای محیط زیستی مخالفان سد چمشیر بیاساس است، چون هر سه ماه یک بار گزارش اقدامهای انجامشده در روند ساخت سد، به سازمان حفاظت محیط زیست ارسال شده است. از آنجا که در ایران، روند ارزیابی محیط زیستی با هزینه و نظارت خودِ کارفرما تهیه میشود، و گزارشهای ارزیابی معمولاً دربرگیرندهی انبوهی از اطلاعات عمومی و نامربوط یا کمارتباط با موضوع است و بدون نظارت مراجع مستقل و مردمی تهیه میشود، و فساد اداری و نفوذ نهادها و وزارتخانههای قدَر مانند وزارت نیرو بر قدرت قانونی سازمان محیط زیست غلبه دارد… اساساً دادن گزارش به سازمان یادشده نمیتواند دلیل محکمی بر درستیِ کار باشد.
مغالطهی هزینهی تمامشده. در این مغالطه میگویند چون تا اینجا، وقت یا پول زیادی برای رسیدن به فلان منظور صرف کردهایم، پس باید کار را به انجام برسانیم (ولو آن که بدانیم خطر کار بسیار زیاد است). طرفداران سدسازی، بارها در موردهای گوناگون گفتهاند که برای فلان سد از بودجهی ملی و… هزینهی زیادی صرف شده و به همین «دلیل» باید آن را به پایان برسانیم و آبگیری کنیم. در قضیهی سد چمشیر، حتی شماری از کسانی که به طور کلی موافق ساخت آن بوده یا موضع مخالفی نداشتهاند (مانند مرکز پژوهشهای مجلس) در ارزیابیهای اخیر خود گفتهاند که مطالعات محیط زیستی سد ناقص بوده و فعلاً صلاح نیست که آبگیری انجام شود. اما وزارت نیرو و سرمایهگذار آن (چینیها) به استناد هزینههای سنگینی که شده، میخواهند آبگیری را در همین دی ماه شروع کنند.
مغالطهی نتیجهگیری کاهلانه. در این مغالطه، شخص بهنوعی منکر اسناد و دلایل محکم طرف مقابل خود میشود و امیدوار است یا وانمود میکند که امید دارد ادعای خودش درست از آب دربیاید. در مورد سد چمشیر، پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو در پاسخ به منتقدان که گفتهاند هفتاد درصد این سد بر روی سازند گچی – نمکی گچساران قرار میگیرد، گفته است که فقط ۳۶ درصد دریاچه بر روی این سازند قرار خواهد گرفت. نخست این که عددِ به این دقت، در سرزمینی با بارندگیهای بسیار پراکنده و شدت و ضعف زیاد، مشکوک است. اما جای پرسش است که با وجود مطالعات بسیار که شور و گچی بودن سازند گچساران را اثبات میکند، آیا پوششِ نزدیک به چهل درصد، ترکیب آب رودخانه را به هم نمیزند؟! در اینجا فقط به یک مطالعه که توسط محمدی بهزاد و همکاران (از دانشگاه چمران و دانشگاه بوعلی و شرکت مهندسی مشاور بهکار آب) اشاره میکنم که گفتهاند زوال کیفیت آب رودخانهی زهره بر اثر ساخت سد چم شیر «تأمین آب کشاورزی پاییندست سد را در هالهای از ابهام قرار داده است».
*کنشگر محیطزیست
۴۷۴۷
Sunday, 24 November , 2024