قرار نبود فقط عاشق و هوادار تیم‌های ملی اسپانیا و یا ایتالیا باشید تا برای تماشای بازی نیمه‌نهایی لحظه‌شماری کنید؛ قطعاً برای جذب شدن به تماشای این مسابقه تنها ذره‌ای علاقه به فوتبال هم کفایت می‌کرد. نوید صراف:مسابقه‌ای که بی‌شک در طول تاریخ از آن به عنوان یکی از دلایل اصلی افزایش علاقمندان فوتبال یاد […]

اسم رمزی به نام "Bella Ciao"

قرار نبود فقط عاشق و هوادار تیم‌های ملی اسپانیا و یا ایتالیا باشید تا برای تماشای بازی نیمه‌نهایی لحظه‌شماری کنید؛ قطعاً برای جذب شدن به تماشای این مسابقه تنها ذره‌ای علاقه به فوتبال هم کفایت می‌کرد.

نوید صراف:مسابقه‌ای که بی‌شک در طول تاریخ از آن به عنوان یکی از دلایل اصلی افزایش علاقمندان فوتبال یاد خواهد شد! یک جدال زیبا و تماشایی که همه چیز داشت؛ فراز، فرود، هیجان، استرس، پیروزی، تساوی و البته شکست. اینبار سهم ماتادورها شکست بود و سهم گلادیاتورها پیروزی. گلادیاتورهایی که ۳ سال پیش حتی جواز حضور در رقابت‌های جام جهانی ۲۰۱۸ را هم به دست نیاوردند اما اینبار در عین شایستگی به فینال رقابت‌های یورو ۲۰۲۰ صعود کردند.

قصد ندارم به هواداران اسپانیا کنایه‌ای بزنم؛ برعکس، معقتدم پیروزی برابر لاروخا دقیقاً یکی از دلایل اثبات شایستگیِ آتزوری و حضور این تیم در دیدار پایانی است. اگر عکس ماجرا هم بود دقیقاً نظری مشابه داشتم. بله؛ تیم تحت رهبری «لوئیس انریکه» در نیمه‌نهایی نفس شاگردان «روبرتو مانچینی» را گرفت و اجازه خودنمایی چشم‌گیر به لاجوردی‌پوشان – آنطور که در مراحل پیش شاهدش بودیم – را نداد اما آیا گذر از چنین تیمی را می‌توان فقط و فقط به فاکتور «شانس» پیوند زد؟

ایتالیا و اسپانیا در حالی به مصاف هم رفتند که در پوسترهای هواداران دو طرف یک واژه مشترک وجود داشت؛ «Bella Ciao». واژه‌ای که گویا هر دو تیم به آن به صورت ویژه‌ای نگاه می‌کردند. واژه‌ای که از یک ترانه قدیمی برگرفته شده، ترانه‌ای که اصلیت آن به قرن نوزدهم برمی‌گردد؛ جایی که زنان شالیکار ایتالیایی در اعتراض به سختی‌های طاقت‌فرسای کار و حقوق کم، به صورت یک صدا آن را زمزمه می‌کردند تا مراتب عدالت‌خواهی خود را به گوش مسئولان برسانند. ماجرا اما به همین جا ختم نشد؛ در سال ۱۹۴۳ یعنی زمانی که جریان‌های پارتیزانی و ضدفاشیسیم شکل گرفتند، این ترانه هم مرزهایش را گسترش داد و به عنوان سرود پارتیزان‌ها و مبارزینِ محبوب مردم مورد استفاده قرار گرفت؛ هم در جنگ‌های داخلی ایتالیا و هم در میدان نبرد در برابر آلمان نازی.

شاید بپرسید ارتباط اسپانیایی‌ها به این ترانه چیست؟ ساده است؛ سریال «La Casa de Papel» یا به انگلیسی «Money Heist». سریالی اسپانیایی که در آن شخصیت اصلی داستان یعنی «توکیو»، در مواجه با مشکلات و سختی‌ها، در راستای امید بخشیدن و ایجاد اتحاد بین اعضا گروهش، این ترانه را سر می‌دهد. درست از همان جا بود که «Bella Ciao» به صورتی گسترده در شبکه‌های اجتماعی ترند شد و یکبار دیگر، رساتر از همیشه، به گوش همه مردم جهان رسید.

در این بین برخی معتقدند «روبرتو مانچینی» در روز نخست حضورش روی نیمکت آتزوری، دقیقاً کاری را انجام داده که «توکیو» به آن متوسل میشد؛ سر دادن ترانه «Bella Ciao» در راستای ایجاد انگیزه در تک‌تک اعضای تیم جهت ساخت کاخی مجلل از یک مخروبه! ساخت یک غولِ قابل احترام در کشوری که «فوتبال» را نه به چشم سرگرمی بلکه به دید یک «فسلفه زندگی» می‌بیند. در واقع مانچینی به محض دیدن مخروبه آتزوری، به یادِ خاکستر ققنوس افتاد و تشخیص داد که زمانِ تولدی دوباره فرا رسیده است و به همین دلیل هم فریاد «Bella Ciao» را به عنوان اسم رمز، فریاد زد.

حالا همان تیم با اتکا به فاکتورهای «جوان‌گرایی»، «اعتماد به نیروهای مستعد»، «اشتیاق» و البته «پشتکار» به طور کامل احیا شده، به فینال یورو ۲۰۲۰ صعود کرده و یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام ملت‌های اروپاست. تیمی که اکنون به رکورد شکست‌ناپذیری در ۳۱ مسابقه متوالی دست یافته. آخرین باری که آتزوری طعم شکست را چشیده به دهم سپتامبر ۲۰۱۸ برمی‌گردد؛ جایی که با یک گل در لیگ ملت‌های اروپا نتیجه را به تیم ملی پرتغال واگذار کرد. جدالی که پنجمین حضور مانچینی روی نیمکت تیم ملی ایتالیا بود! بعد از آن دیگر نه آتزوری رنگ شکست را دید نه رقبایش به عنوان تیم پیروز موفق به خروج از مستطیل سبز شدند!

سرمربی لاجوردی‌پوشان برای رسیدن به چنین موفقیتی، نقشه جالب توجهی را هم به اجرا گذاشت. او روی نام چهره‌ای همچون «جیانلوئیجی بوفون» خط کشید تا دروازه تیم تحت رهبری‌اش را به دستان «جیانلوئیجی دوناروما» بسپارد! ستاره‌ای که به زیبایی هر چه تمام‌تر جواب این اعتماد را داد. این امر در خصوص جانشینان «دانیله دروسی»، «آندره‌آ بارتزالی» و چند ستاره پابه‌سن‌گذاشته دیگر هم صدق می‌کند. مانچو در خصوص موفقیت‌های تیم تحت رهبری‌اش می‌گوید: «من همیشه در همه تیم‌هایم به بازیکنانم اعتماد می‌کنم. به تک‌تک‌شان این باور را تزریق می‌کنم که توانایی فتح هر قله‌ای را دارند. من به این قضیه ایمان دارم که با صبر، هر نتیجه‌ای ممکن می‌شود. از این رو به جوانان اطمینان کردم و حالا همگی ثمره این تلاش را به چشم می‌بینیم.»

با در نظر گرفتن تمامی این توضیحات، آیا هنوز هم فکر می‌کنید ایتالیا تنها با اتکا به فاکتور «شانس» جواز حضور در ورزشگاه «ومبلی» را به دست آورده است؟

نویسنده: کن آدامز

مترجم: نوید صراف

۲۵۸ ۲۵۱