قاسم میرزایی نکو نماینده مجلس دهم در روزنامه اعتماد نوشت:گفت‌وگو با حاکمیت باید یکی از راهبردهای اصلاح‌طلبان در مسیر انتخابات ۱۴۰۰ باشد. شورای نگهبان نیز یکی از نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی است که بیشترین تاثیرگذاری را در روند انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی دارد. امروز نیز قانون اصلاح قانون انتخابات ریاست‌جمهوری را در دست […]

روزنامه اعتماد:باید با شورای نگهبان گفت وگو کرد حتی اگر بی نتیجه باشد

قاسم میرزایی نکو نماینده مجلس دهم در روزنامه اعتماد نوشت:گفت‌وگو با حاکمیت باید یکی از راهبردهای اصلاح‌طلبان در مسیر انتخابات ۱۴۰۰ باشد. شورای نگهبان نیز یکی از نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی است که بیشترین تاثیرگذاری را در روند انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی دارد. امروز نیز قانون اصلاح قانون انتخابات ریاست‌جمهوری را در دست بررسی دارد و می‌تواند سرنوشت حضور اصلاح‌طلبان از یک‌سو و مردم از سوی دیگر در انتخابات را مشخص کند بنابراین گفت‌وگو با این نهاد می‌تواند راهگشا باشد.

امروز بسیاری از اصلاح‌طلبان از احزابی چون مجمع ایثارگران گرفته تا حزب اتحاد ملت معتقدند که این قانون می‌تواند راه را بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ببندند لذا بیان این نظرات و تشریح آن برای شورای نگهبان واجب است و می‌تواند جلوی مخاطرات بیشتر را بگیرد.
در این میان آنچه محل ابهام است، اثرگذاری این گفت‌وگوهاست. تقریبا در هر دوره انتخابات این گفت‌وگوها نه به شکل چندان گسترده صورت می‌گیرد ولی دیده‌ایم که نتیجه خاصی به همراه نداشته است. این مساله از دید من امری طبیعی به شمار می‌رود، چراکه طبیعی است نهاد و مجموعه‌ای که به دنبال یک‌دست‌سازی دولت به معنای عام کلمه، همه قوای انتخابی و انتصابی، است چندان حاضر به پذیرش نظرات اصلاح‌طلبان نباشد ولی نباید فراموش کنیم که با شکل‌گیری این گفت‌وگوها تکلیف‌مان روشن خواهد شد و می‌توانیم به بدنه اجتماعی خود و سایر اقشار جامعه نیز پاسخگو باشیم.

این گفت‌وگوها با نهادهای حاکمیتی به نوعی می‌تواند در حکم اتمام حجت باشد. یکی از انتقادات به آقای عارف در فراکسیون امید همین سکوت ایشان بود. او اگر گفت‌وگویی هم انجام می‌داد، اعلامش نمی‌کرد و می‌گفت یک روزی بیانش خواهد کرد اما مشخص نیست آن روز چه زمانی فراخواهد رسید در حالی که امروز مردم از ما سوال دارند و ما موظفیم به سوالات آنان پاسخ دهیم.

واقعیت آن است که در صورت تداوم شرایط انسدادی کنونی و تصویب قوانینی چون اصلاح قانون انتخابات ریاست‌جمهوری، مشارکت مردم در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری ایران پایین‌تر خواهدبود. امروز مساله ما کاندیداها نیست. امروز جدای از این موضوع که چه کس و کسانی به عنوان نامزد در انتخابات ریاست‌جمهوری حضور پیدا می‌کنند، باید تکلیف‌مان با اقدامات صورت گرفته از سوی نهادهایی چون شورای نگهبان و قیچی نظارت استصوابی مشخص شود. این نهادها باید بدانند که با تداوم شرایط فعلی طرح شعار انتخابات با مشارکت حداکثری از اساس از معنا و مفهوم تهی خواهد شد و راهی جز باز کردن فضا نخواهد بود.

با همه اینها شخصا با توجه به ترکیب فعلی شورای نگهبان چندان امیدوار به تغییر رویه این نهاد و باز کردن فضا برای حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری نیستم اما گفت‌وگو با چنین نهادهایی راه را بر برخی ادعاها از سوی آنان خواهد بست همان‌طور که درباره مجلس دهم ابتدا گفتند ردصلاحیت‌ها به دلیل مسائل مالی و اخلاقی بوده ولی سپس مجبور به عقب‌نشینی شدند و از نقش مسائل سیاسی در رد صلاحیت اصلاح‌طلبان سخن به میان آوردند، بنابراین در جریان انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری نیز می‌توانیم از همین گفت‌وگوها استفاده کنیم تا افکار عمومی متوجه نقش این نهادها در شرایط فعلی بیش از پیش شوند وگرنه عزم جزم شورای نگهبان و برخی نهادهای دیگر در حمایت از یک جناح اظهر من الشمس است.

۱۷۱۷