دولت ادعا دارد در همه بخش‌های اقتصادی از شروع کار، پیشرفت‌ها و اقدامات خوبی انجام داده است. در بخش اشتغال و بازار کار، یک شانسی که دولت سیزدهم داشت، این بود که شروع فعالیت دولت با کاهش و تنزل کرونا همراه شد که این موضوع زیاد هم ارتباطی به کشور ما ندارد. تضعیف ویروس بود […]

راستی‌آزمایی ادعای تحقق ۵۰ درصدی اهداف اشتغال‌زایی دولت

دولت ادعا دارد در همه بخش‌های اقتصادی از شروع کار، پیشرفت‌ها و اقدامات خوبی انجام داده است.

در بخش اشتغال و بازار کار، یک شانسی که دولت سیزدهم داشت، این بود که شروع فعالیت دولت با کاهش و تنزل کرونا همراه شد که این موضوع زیاد هم ارتباطی به کشور ما ندارد. تضعیف ویروس بود که در پهنه جهانی شروع شده بود و رفته رفته شرایطی ایجاد شد که امروز شاهد هستیم کرونا دیگر بیماری غالبی در کشور نیست. برداشته شدن محدودیت‌های کرونا حتی از نظر من نمی‌تواند خیلی وابسته به حتی واکسیناسیون در دنیا باشد. چون این ویروس رفته رفته در یک دوره زمانی مشخص در همه کشورها ضعیف شد و محدودیت‌های کرونا در کشور ما برداشته شد؛ این یک موضوع فنی و تخصصی است که متخصصان وزارت بهداشت باید بیشتر درباره آن نظر دهند.

در کل با تضعیف ویروس کرونا و برداشته شدن محدودیت‌های کرونا، بازار کار کشور به حالت طبیعی برگشت و این یک واقعه قابل توجه است. زمانی که آن همه محدودیت وجود داشت و بازار کار با محدودیت‌ها و نگرانی‌ها و ترس و دلهره همراه بود، به طور طبیعی پس از کرونا خیلی از شرایط تغییر می‌کند و احیا می‌شود؛ به خصوص در کشور ما که بیشتر مشاغل مربوط به بخش خدمات است و بخش خدمات هم بیشترین آسیب را از کرونا دیده بود. این شرایط در دولت سیزدهم ایجاد شد و ربطی به اقدامات دولت ندارد.

اما این‌که دولت ادعا داشته باشد که نیمی از وعده‌های خود را در حوزه اشتغال عمل کرده، باید به آمارهایی توجه کنید که در کارجویان اصلی داریم. براساس آمارهایی که مرکز آمار ایران مربوط به پایان تابستان منتشر کرده، نرخ بیکاری حدود ۰.۱ درصد کاهش پیدا کرده و به ۸.۹ درصد رسیده است.

حالا جدا از اما و اگرهایی که در خصوص آمار اشتغال و بیکاری در مرکز آمار وجود دارد، اما در بخش جمعیتی جوانان، فارغ‌التحصیلان و زنان، نرخ بیکاری بالایی داریم. حتی نرخ بیکاری از این هم می‌تواند بالاتر باشد؛ به دلیل این‌که جمعیت فعال ما محل بحث است و خود من هم از گذشته این انتقاد را داشتم که چرا متنایب با شرایط اجتماعی، رشد چندانی ندارد.

به‌هرحال دولت مدعی است که من جمعیت فعال را آن عده‌ای محاسبه می‌کنم که به‌عنوان کارجو آنها را تشخیص دهم و آن‌ها تقاضای کار داشته باشند و یا به عبارتی، مشارکت اقتصادی داشته باشند.

این سوال مطرح است که در بخش زنان چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟ نوع آداب و رسوم و شرایطی که در کشور حاکم است، کمتر این شرایط را برای زنان ایجاد می‌کند که آن‌ها را به عنوان جمعیت فعال جدی در کشور مطرح کند که دولت در کشور آن‌ها را به درستی استخراج کند. زنان در حال حاضر کمتر به اداره‌ها و سازمان‌ها مراجعه می‌کنند که خودشان را کارجو نشان دهند. این معمولا مرسوم نیست و بازار کشش چنین شرایطی را ندارد.
در بخش جوانان هم شاهد سرخوردگی و ناامیدی هستیم و به طور طبیعی از پیدا کردن کار در بازار کار مایوس شده‌اند. همه این‌ها انتقادات و ضعف‌هایی است که به نظر من در خصوص جمعیت فعال و نرخ بیکاری وجود دارد.

در کل نکته این‌جاست کخ برنامه‌ای که دولت برای این تعداد شغل داشته، چه بوده است؟ مگر می‌شود بدون برنامه شغل ایجاد کرد؟ وزارتخانه‌ای که دبیری شورای عالی اشتغال را برعهده دارد و هماهنگ‌کننده اصلی اشتغال در کشور است و مسوول روابط کار و پیگیری‌های لازم در حوزه اشتغال بوده، بیش از ۵، ۶ ماه وزیر نداشته است. بنابراین چطور این ادعا مطرح می‌شود که شغل ایجاد شده است؟ ما هیچ‌گونه برنامه تخصصی و فنی ندیدیم.

به نظر من همیشه جنبه‌های تبلیغی دولت‌ها باعث می‌شود چنین ادعاهایی را مطرح کنند.

* کارشناس بازار کار

۲۲۳۲۲۵